فکر سمّی: تفریح، اتلاف وقت است!

تفریح، اتلاف وقت است!

هری، پروفسور ۵۰ ساله، عادت داشت هفته‌ای ۱۰۰ ساعت یا بیشتر کار کند. برای هری، مهمانی، ورزش، فیلم دیدن، کنسرت، تعطیلات، بازی و هر سرگرمی دیگری، اتلاف وقت بود. هری می‌گفت «من به جای هدر دادن وقت ارزشمندم، مجله می‌خوانم، مقاله می‌نویسم، آزمایش انجام می‌دهم و خلاصه کارهای باارزشی می‌کنم.» تنها استراحت هری، روزنامه خوانی بود. هیچکس او را آدم خوشحالی نمی‌دانست و نمی‌گفت هری زندگی لذت بخشی دارد حتی خود هری. در ضمن به‌نسبت وقت و نیرویی که صرف کارش می‌کرد، از او قدردانی نمی‌شد و معمولاً ترفیع او را عقب می‌انداختند.

خیلی از آدم‌ها مثل هری چون بیش از حد کار می‌کنند و فکر می‌کنند اگر بیست و چهار ساعت کار کنند خیلی پیشرفت خواهند کرد، رفته رفته از پا در می‌آیند و فرسوده می‌شوند. این گروه از آدم‌ها، هدف زندگی را سخت‌کوش بودن و پیشرفت، بردن، ترقی و موفقیت به هر بهایی، می‌دانند. آن‌ها خودشان را آدم‌های مفید و مولدی می‌دانند و معمولاً بابت مولد بودن خود پاداش‌های ملموسی – مثل پول و لوازم زندگی- می‌گیرند.

اما بعضی از این آدم‌های «مولد» از این هم جلوتر رفته و وقت‌گذرانی را گناه دانسته و تفریح و سرگرمی را تنبلی، تن‌پروری، تن‌آسایی و بیعاری می‌دانند. آن‌ها فواید تفریح کردن را دست‌کم می‌گیرند و به‌اندازه کافی به خود استراحت نمی‌دهند تا هوشیاری و تمرکز خود را حفظ کنند.

این گروه از مردم، علاوه بر این‌که تفریح را بی‌ثمر و بی‌فایده می‌دانند، معتقدند تفریح، آن‌ها را از هدف نهایی که تامین مالی و رسیدن به موقعیت شغلی خوب است، باز می‌دارد. البته پول جمع کردن برای «ایام طلایی» باز نشستگی، عمل معقولی است. اما این به تعویق انداختن اشکلاتی هم دارد. بعضی از آدم‌ها قبل از بازنشسته‌شدن می‌میرند؛ یعنی چنان مریض احوال می‌شوند که نمی‌توانند از زحمات یک عمر خود لذت ببرند. عده‌ای هم سال‌ها کار می‌کنند ولی به مال و اموالی که انتظار دارند نمی‌رسند. وانگهی بسیاری از بازنشسته‌ها نمی‌توانند از زندگی حداکثر بهره را ببرند چون این کار را نیاموخته‌اند! معتادان به کار، یک عمر کار می‌کنند ولی هرگز طعم تفریح و سرگرمی را نمی‌چشند و به هیچ چیز علاقه و دلبستگی پیدا نمی‌کنند.

 چون کار و سرگرمی دو رکن اساسی زندگی سالم هستند، 

بنابراین باید بین آن‌ها تعادل برقرار کنید. اگر واقعاً از زیاد کار کردن لذت می‌برید، زیاد کار کنید. ولی برای آن‌که فرسوده نشوید و فشار روانی، شما را از پا در نیاورد، با «هدر دادن» بخشی از وقت‌تان برای تفریح و تفنن، تجدید قوا کنید. این «اتلاف وقت» شما را سرزنده و هوشیار کرده و کمک می‌کند کارهای ضروری خود را به نحو احسن انجام دهید.

فردی می‌گفت: «من عاشق پیاده‌روی‌های طولانی مدت هستم ولی هر وقت می‌خواهم پیاده‌روی کنم، احساس گناه وجودم را می‌گیرد چون می‌بینم کارهای ناتمام زیادی دارم.» اما او غافل بود که پیاده‌روی طولانی، سلامتی وی را تضمین می‌کند و باعث می‌شود سالیان متمادی به ‌«کارهای مهم» خودش برسد. اما او می‌توانست با انجام کارهای لذت‌بخش، بدون آن‌که احساس گناه کند و با آمیختن کار و تفریح، کیفیت زندگی خود را ارتقا دهد.

مطالعات روان‌شناسی نشان داده‌اند «توزیع رفتارها» (مثلاً آمیختن کار و تفریح) کیفیت و بهره‌وری زندگی را بالا می‌برد. تفریح و بازی، «باطری شما را شارژ می‌کنند» و تمرکز و اثربخشی کارتان را بیشتر می‌کنند.

عده کمی می‌توانند بدون ۱۰ تا ۱۵ دقیقه استراحت، تمرکز خود را بیش از دوساعت حفظ کنند. کسی که کاری را هشت ساعت به طور مستمر انجام می‌دهد معمولاً کمتر از کسی که هر یک ساعت یا بیشتر، ۱۰ دقیقه استراحت می‌کند (و در کل هفت ساعت کار می‌کند) کارایی دارد.

بی‌وقفه کار کردن، کارایی را کم می‌کند. هنگام استراحت هم باید کاری انجام بدهید که با کار قبلی‌تان فرق دارد. برای مثال اگر روی مقاله‌ای کار می‌کنید یا یک کتاب دانشگاهی می‌خوانید، در وقت استراحت، کار دیگری  مثل پیاده‌روی انجام دهید یا به دوست‌تان تلفن بزنید چون انجام دادن این نوع کارهای کاملاً متفاوت بیش از مثلاً روزنامه خواندن یا حتی خواندن کتاب‌های فکاهی قوای شما را تجدید می‌کند.

 یادتان باشد اگر تفریح را در زندگی خود جا ندهید ممکن است خیلی کار کنید ولی نتیجه کمی بگیرید. 

تفریح


برگرفته از کتاب “یک دقیقه این ۴۰ فکر سمّی را کنار بگذار” نویسنده: آرنولد لازاروس، کلیفورد لازاروس و آلن فی/ ترجمه: مهرداد فیروزبخت


مقالات زندگی شاد را از طریق لینک زیر مطالعه کنید.

مطالعه بیشتر