۱۰ پیش‌فرض بهانه ساز!

۱۰ پیش‌فرض بهانه ساز!

یکی از بزرگ‌ترین عوامل شکست یا موفقیت در هر کاری تصوراتی است که افراد از همان ابتدا در مورد آن کار دارند. اکثر مردم دارای پیش‌فرض‌هایی هستند که به هیچ عنوان حقیقت ندارد. این پیش فرض‌ها ضمن اینکه اشتباه هستند، ترس‌ها و نگرانی‌ها را بیش‌تر می‌کنند و آرزوها را بر باد می‌دهند. پیش فرض‌های نادرست، بهانه‌‌های خوبی برای به تعویق انداختن کارها به فردایی هستند که در اغلب اوقات هیچ‌گاه نیز از راه نمی‌رسد! و نکته جالب توجه اینجاست که این بهانه‌ها نه تنها زندگی ما را نابود می‌کنند، بلکه به سرعت نیز به دیگران منتقل و از هر بیماری واگیرداری خطرناک‌تر می‌شوند! با نگاهی سریع به محل کار و زندگی خود درمی‌یابید که اطراف‌تان پر است از انسان‌های بهانه‌گیری که همیشه تصور می‌کنند مرغ همسایه غاز است و اگر فلان شرایط را داشتند، زندگی‌شان می‌شد گلستان! اما دریغ که این افراد نه تنها هیچ تلاشی در جهت بهبود اوضاع و شرایط زندگی خود نمی‌کنند، بلکه بهانه‌ها و پیش‌فرض‌های نادرست خودشان را نیز به دیگران تحمیل می‌کنند و این چرخه آن‌قدر تکرار می‌شود تا گریبان‌گیر شما هم بشود‌.
با این اوصاف، چاره کار چیست؟

اگر با پیش‌فرض‌های نادرست مقابله شود، تصورات و پیش‌فرض‌ها تغییر می‌کنند و شانس موفقیت در هر کاری بیش‌تر می‌شود. پس تلاش کنید که نه تنها زندگی خودتان را دگرگون کنید، بلکه به کسانی که دوستشان دارید نیز در این راه کمک کنید. فراموش نکنید که در جهانی که پر از انسان‌‌های ناامید و بهانه‌گیر است، متمایز بودن تنها در گرو امید داشتن و اطمینان به راهی است که در آن قدم می‌گذارید. پس پیش از هرچیز تلاش کنید تا این پیش‌ فرض‌های نادرست که زندگی شما را تباه می‌سازند، از میان بردارید.

 در این مقاله ۱۰ مورد از مخرب‌ترین پیش‌فرض‌هایی را که افراد مختلف با آن‌ها سر و کار دارند با هم مرور می‌کنیم. 

من دقیقاً می‌دانم اوضاع از چه قرار است.
اگر دیدید که در حال فکر کردن به این جمله هستید و همین حرف را می‌زنید وقتش رسیده است که توقف کنید و چند سوال از خودتان بپرسید. خیلی روشن است که زمانی باید سوال کردن را کنار گذاشته و وارد عمل شوید ولی این کار باید موقعی انجام شود که در مورد آنچه می‌خواهید انجام دهید هم به اندازه کافی اعتماد به نقس داشته باشید و هم اینکه متوجه باشید آگاهی شما در مورد هر موقعیتی همیشه به نوعی محدود است. همیشه زمانی که فکر می‌کنید همه چیز را به خوبی می‌بینید زمانی است که میدان دیدتان محدود است. در این مواقع باید اطلاعاتتان را مجدداً بررسی کنید، اطلاعات بیش‌تری کسب کنید و سپس به کارتان ادامه دهید.

من یک برنامه بی‌نقصی دارم.
هیچ برنامه‌ای بی‌نقص نیست! و فقط آدم‌های غیرموفق هستند که با یک برنامه کار می‌کنند. شما باید دو یا سه برنامه جایگزین دیگر هم داشته باشید. بدترین حالت‌ها را در نظر بگیرید و تا جایی که زمان به شما اجازه می‌دهد به «اما و اگرها» فکر کنید.

من نیازی به کمک ندارم (یا کسی نیست که به من کمک کند).
موفقیت را نمی‌توان به تنهایی به دست آورد. در تاریخ تعداد محدودی از موفقیت‌های واقعی به تنهایی به دست آمده‌اند (بدون کمک کسی و فقط توسط یک نفر). یک ایده مکمل، یک کمک و یک نگاه تازه به ندرت بی‌مصرف می‌ماند. اگر فکر می‌کنید به کمک دیگران احتیاجی ندارید، پس حتماً اشتباه می‌کنید و اگر فکر می‌کنید کسی نیست که به شما کمک کند، بهتر است ابتدا درخواست و بعد قضاوت کنید.

من تحصیلات لازم برای این کار را ندارم.
ایده‌های به کار گرفته شده باعث موفقیت می‌شوند نه مدارج تحصیلی. آدم‌های زیادی هستند که از دبیرستان و دانشگاه اخراج شده‌اند ولی به موفقیت‌های بزرگی رسیده‌اند. پس این بهانه را برای شروع نکردن کارتان کنار بگذارید. اگر هم حتماً باید تحصیلات رسمی داشته باشید برای رسیدن به آن راه‌های زیادی وجود دارد.

من پول کافی برای این کار ندارم.
اگر در حال حاضر پول ندارید به این معنی نیست که در آینده هم نمی‌توانید پول داشته باشید. به جای اینکه روی کسری پول‌تان تمرکز کنید، روی راه‌های پس‌انداز، کسب درامد و قرض کردن مقدار پول مورد نظرتان تمرکز کنید.

من وقت کافی ندارم.
واقعیت امر این است که همه دنیا در اختیار شماست. شاید مجبور باشید در بعضی از برنامه‌هایتان تجدید نظر کنید، اولویت‌هایتان را تغییر دهید و بعضی از کارهایتان را متوقف کنید ولی باید توجه داشته باشید که هیچ‌وقت بیش‌تر از حالا وقت نخواهید داشت و این نکته را در نظر داشته باشید که ما همیشه زمان کافی برای انجام آن چیزی که برایمان مهم است را داریم.

از سن من گذشته است (یا سنم برای این کار کم است).
فقط موقعی سن‌تان برای انجام کاری زیاد است که خدایی نکرده فوت کرده باشید و اگر سن و سال‌تان به اندازه‌ای باشد که نگرانید آیا سن‌تان برای انجام کاری کافی است یا نه پس مطمئن باشید که سن‌تان کافی است.

خیالاتی شده‌ام.
بعضی از بزرگ‌ترین موفقیت‌ها مواردی بوده‌اند که ابتدا بسیار غیرواقعی به نظر می‌رسیدند. بلندپرواز و شجاع باشید. اجازه دهید در حالی که شما رویایتان را به حقیقت تبدیل می‌کنید، منتقدها در مورد واقع‌بینانه بودن یا نبودن آن بحث کنند.

من لیاقت موفقیت را ندارم.
خب، اگر شما لیاقت ندارید، پس چه کسی دارد؟ اگر این تصورتان اشتباه باشد چطور؟ چرا به کارتان ادامه نمی‌دهید تا بعد ببینید که آیا لیاقت دارید یا خیر؟ شاید یک غافلگیری و یک موفقیت سر راه‌تان باشد.

هیچ کس کاری را که من می‌خواهم انجام دهم درک نمی‌کند.
شاید در میان کسانی که شما می‌شناسید این طور باشد ولی به اطرافتان نگاه کنید، تا متوجه شوید که دنیا پر است از آدم‌های فوق‌العاده مثل خود شما، که هر کدام به روش خودشان در راه‌ موفقیت تلاش می‌کنند. رویاهایتان را برای آن‌ها بگویید. آن وقت خیلی زود تعداد حامیان شما به حدی می‌رسد که نمی‌توانید آن‌ها را بشمارید.

همیشه این جمله را بخاطر بسپارید:

ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می‌گویند!

مطالعه بیشتر