کمبود عزت نفستان را درمان کنید

کمبود عزت نفستان را درمان کنید

موانع زیادی در راه آرامش زندگی ما قرار دارند: فشار روحی ناشی از کار، مسائل خانوادگی، مشکلات جسمی، مشکلات مالی و مواردی که در روابطمان با دیگران به آن‌ها نیاز داریم. این فهرست پایانی ندارد، هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شویم در کنار تلاش‌هایی که برای رسیدن به سلامتی و راضی بودن از خودمان باید انجام دهیم، چطور می‌توانیم از عهده این همه نگرانی بربیاییم؟ پاسخ این است که باید آرامشمان را حفظ کنیم که آن‌هم فقط در صورتی ممکن است که احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم. باور کنیم که ما مهم و ارزشمند هستیم، از عهده مشکلات برمی‌آییم، حق انتخاب داریم و از عزت ‌نفس کافی برخورداریم.

کمبود عزت‌نفس که میلیون‌ها نفر دچار آن هستند، افراد مبتلا را محکوم می‌کند که سال‌ها در دام ترس، نگرانی، بدبختی و آسیب‌های عاطفی از قبیل افسردگی، ناراحتی، ناامیدی و تنهایی طولانی ‌مدت گرفتار بمانند و این افراد همیشه خودشان را سرزنش می‌کنند.


کمبود عزت نفستان را درمان کنید


زن و مرد، پیر و جوان، فقیر و غنی، همه به نسبت مساوی از کمبود عزت‌نفس رنج می‌برند. با وجود این، جامعه نسبت به این مسئله بی‌توجه‌ است و برای کم کردن درد این بیماران هیچ کاری انجام نمی‌دهد.

✍ شناختن نشانه‌های کمبود عزت‌نفس اهمیت زیادی دارد:

🔵  احساس عدم‌کفایت، حقارت و بی‌لیاقتی

🔵 ترس، نگرانی، عدم اعتماد به نفس و بی‌میلی در انجام کارهای جدید

🔵 خودداری از در میان گذاشتن افکار، ایده‌ها و احساسات با دیگران

🔵 ترس از شکست، طرد شدن، انتقاد و پذیرفته شدن در جمع دیگران

🔵 تردید در مورد ناتوانی‌ها، ارزش یا محبوبیت خود

🔵  احساس نالایقی و ذاتاً ناقص بودن

🔵  ناتوانی در تشخیص اینکه به چه کسی و چه زمانی می‌شود اعتماد کرد.

🔵  حمله‌های مدام کمبود عزت‌نفس و سپس افسردگی

🔵 کم‌کاری یا سخت‌کوشی

🔵  عدم تعادل، کنترل کردن رفتار دیگران، سعی در راضی کردن همه اطرافیان

 پس از تشخیص ضعف عزت نفس، چه کنیم؟ 

وقتی متوجه می‌شوید که کمبود عزت ‌نفس دارید، باید دست به کار شوید زیرا بدون تلاش مداوم در مدت ‌زمانی معین نمی‌توانیم از این دام نجات پیدا کنیم. هیچ نوع راه‌ حل سریعی برای درمان این بیماری وجود ندارد زیرا وقتی عادت کردیم که نسبت به خودمان نگاهی منفی داشته باشیم، تغییر این طرز فکر مشکل خواهد بود چرا که این طرز فکر در همه مسائل زندگی‌مان نفوذ کرده است.

بسیاری از مردم فکر می‌کنند که اگر کسی اراده کند، به سادگی می‌تواند برضعف عزت‌ نفسش غلبه کند ولی این تفکر اشتباه است، زیرا اگر می‌شد به همین راحتی به این وضعیت پایان داد، همه همین کار را می‌کردند و هیچ کس دچار کمبود عزت نفس نبود. این درست نیست که فکر کنیم انسان می‌تواند با تکرار یک سری جمله‌های تلقینیِ مثبت بر ضعف عزت ‌نفس غلبه کند. این طرز فکرها بیشتر به ضرر این افراد است تا به نفعشان.

 اولین قدم در راه درمان، این است که بدانیم کمبود عزت‌ نفس در دوران کودکی و در نتیجه تجربه‌های منفی شکل گرفته می‌گیرد. در اثر این تجربه‌ها کودک نسبت به خودش بدبین می‌شود. شاید علت این مسئله، انتقاد بیش از حد از کودک، سوء استفاده عاطفی یا کلامی، بی‌توجهی، طردشدگی، برخوردار نبودن کودک از حمایت و تائید اطرافیان و توصیه‌های منفی والدین به او باشد. بعد از اینکه فرد مبتلا تشخیص می‌دهد که به این عارضه دچار شده است، خودش مسئول است که برای رهایی از آن تصمیم‌گیری کند. در غیر این صورت این ضعف تا آخر عمر در هر کاری که او انجام می‌دهد، هر حرفی که می‌زند و هر کاری که از انجامش اجتناب می‌کند، ظاهر خواهد شد.

دومین قدم در درمان این بیماری، هوشیار بودن است. مهارتی که برای هر نوع تغییر سازنده‌ای ضرورت دارد. این بیماران باید از بدبینی که نسبت به خودشان دارند و داستان‌های ساختگی که در مورد رفتار دیگران به خودشان می‌گویند، آگاه باشند. برای مثال خانمی که به خودش می‌گوید چون شوهرش مستقیماً از سر کار به منزل نیامده است پس حتماً او را دوست ندارد. یا مردی که می‌بیند همسرش وزنش را کم کرده و لباس‌های جدید می‌خرد بدبین می‌شود و با خودش می‌گوید که حتماً او به شخص دیگری علاقه‌مند شده است. این‌ها دو مورد از داستان‌های ساختگی در مورد دیگران بود. تا زمانی که شرایط، این فرضیه‌ها را تائید نکرده باشند همه این‌ها صرفاً بدبینی هستند و هیچ پایه و اساسی ندارند و گویای حقیقت نیستند.

وقتی شخصی متوجه می‌شود که دچار بدبینی است، باید داستان‌های این ‌چنینی را که از خودش می‌سازد تجزیه‌ و تحلیل کند و از خودش بپرسد که آیا این داستان‌ها واقعی هستند و آیا این افراد سابقه انجام چنین کارهایی را داشته‌اند یا اینکه همه این حرف‌ها ساخته تخیلات اوست؟ در ابتدا این کار بسیار دشوار خواهد بود، زیرا عادتِ تغییر دادن واقعیت به دلیل تردیدهای این اشخاص نسبت به خودشان و نگرانی‌هایی که دارند، به شکل الگوهایی درآمده است که همیشه به علت کمبود عزت‌نفس، این رفتارها را از خودشان بروز می‌دهند ولی با گذشت زمان و با کمک دیگران سرانجام متوجه می‌شوند که تا چه حد واقعیت را تغییر می‌داده‌اند و به نتیجه‌گیری‌های غلط می‌رسیده‌اند.

آگاه و هوشیار بودن در تشخیص افکار مخرب و مشکل‌زای فرد مبتلا به ضعف عزت‌ نفس مهم است، زیرا وقتی آگاه می‌شویم می‌توانیم رفتارمان را اصلاح کنیم و از آنجایی که رفتار ما نتیجه فکر نادرست است، با اصلاح کردن طرز تفکرمان دیگر دچار آشفتگی‌های عاطفی ناشی از ضعف عزت ‌نفس نخواهیم شد.

اگر می خواهید متوجه شوید عزت نفستان چقدر است، می توانید از طریق لینک زیر آزمون عزت نفس را داده و میزان عزت نفس خودتان را متوجه شوید.

با ما همراه باشید.

مطالعه بیشتر