تفکر استعارهای
ابتدا آنچه را که قرار است امروز با هم یاد بگیریم را مرور می کنیم.
استعارهها معنی دو چیز مختلف را از طریق وجه شباهتشان به هم ربط میدهند. با این عمل استعارهها به ما کمک میکنند تا ایدهای را با استفاده از معنی دیگری درک کنیم.
کلید فکر استعارهای، وجه اشتراکگذاری است. در واقع به این وسیله است که فکر ما رشد میکند؛ چون با استفاده از وجه اشتراکگیری بین چیزهای مشخص و نامشخص است که آنها را متوجه میشویم. برای مثال آیا میدانید اولین اتومبیلها را چه مینامیدند؟
درست است «درشکه بیاسب» و اولین لوکوموتیو هم «اسبهای آهنین» نامیده میشدند. ما همیشه به دنبال شباهتهایی بین دو چیز میگردیم.
[restrict paid=true]فرض کنید که شما در مورد برج میلاد تهران زیاد شنیدهاید و در سفری که به تهران آمدهاید قصد دیدن برج میلاد را دارید. با اتوبوس یا قطار به تهران آمدهاید.
اولین کاری که برای مشخص کردن برج میلاد در شهر تهران باید انجام دهید این است که نقشه شهر را نگاه کنید تا متوجه شوید، برج میلاد در کدام قسمت از شهر تهران قرار گرفته است. شما با نگاه کردن به نقشه با خیابانها و مکانهای دیدنی شهر تهران نیز آشنا میشوید. نقشهای که در حال نگاه کردن به آن هستید، تنها نقشه برج میلاد نیست ولی یک ساختار کلی از شهر تهران را به شما نشان میدهد. اگر همین شرایط را با استعاره مقایسه کنیم متوجه میشویم که استعاره نیز به مانند یک نقشه ذهنی است.
استیو جابز، یکبار کامپیوتر را با دوچرخه مقایسه کرد، او این مقایسه را به شرح زیر بیان کرد:
چند سال پیش، درباره حرکت گونههای مختلف روی زمین که شامل انسان هم میشد مطالعه میکردم. در آنجا نشان میداد که در چه گونهای از موجودات، رفتن از نقطه «الف» به نقطه «ب» با مصرف کمترین انرژی و با چه سرعتی انجام میشد. از میان آنها کرکس اول شد و انسان از آخر در رتبه سوم قرار گرفت!
ولی شخصی در آنجا سرعت انسان را با دوچرخه امتحان کرد. حرکت انسان با دوچرخه دو برابر سریعتر از کرکس شد! این موضوع توانایی انسان را در ساختن ابزار بیان میکند. وقتیکه انسان دوچرخه را اختراع کرد، در واقع توانایی ذاتیاش را افزایش داد. به این دلیل است که دوست دارم کامپیوتر را با دوچرخه مقایسه کنم. اگر مایل باشید، کامپیوتر شخصی را دوچرخه قرن ۲۱ بنامیم چون ابزاری است که میتواند قسمتی از هوش ذاتی و … را افزایش دهد.
یادگیری در عمیقترین شکل خود، از طریق تشبیه و استعاره در ذهن ما انسانها شکل میگیرد. یکی از شیوههای تقلید از انسانهای موفق، توجه به استعارههای ذهنی آنها در مورد زندگی و موفقیت است.
استعارهها در آسان کردن افکار پیچیده هم مؤثر میباشد. زبان ما به قدری استعاره دارد که آن را تشخیص نمیدهیم. حال استعارههای مختلف که میتواند متفاوت فکر کردن را به ما نشان دهد با هم مرور میکنیم:
وقتی میخواهند به ما ارزش زمان را بیاموزند میگویند که: «وقت مثل پول است».
- وقتمو داری حروم میکنی.
- از این طریق، چندین ساعت در وقت خود صرفه جویی خواهی کرد.
- وقتی ندارم تا در اختیارت بگذارم.
- این روزها وقتت را صرف چه کارهایی میکنی؟
- ترافیک یک ساعت از وقتم را گرفت.
- تا به حال وقت بسیاری صرف او کردهام.
- وقت کافی ندارم تا به آن کار اختصاص دهم.
- وقتتان دارد تمام میشود.
- برای صرف وقتت باید برنامهریزی کنی.
- وقتی هم برای پینگ پونگ کنار بگذار.
- آیا ارزش وقتی که برایش میگذاری را دارد؟
- آیا وقت زیادی برایت باقی مانده؟
- او مدیون وقتی است که من در اختیارش گذاشتهام.
- از وقتت به طور مفید استفاده نمیکنی.
- مریض که شدم، وقت زیادی را از دست دادم.
- بابت وقتی که به من دادی متشکرم.
تمام اینها، استعارههایی است که ما در زندگی روزمره از آنها استفاده میکنیم و به راحتی منظورمان را به دیگران منتقل میکنیم. در مجموع استفاده از استعارهها برقراری ارتباط با یک موضوع را برای ما راحتتر میکند و میانبری در فکر کردن به حساب میآید.
غم را در نظر بگیرید. به نظر شما چه استعارههایی در مورد غم روزانه به کار میبریم؟
بعضی وقتها، غم را بیماری در نظر میگیریم مثلاً در صحبتهای روزانهمان از عبارتهای زیر استفاده میکنیم:
- رو فرم نیستم
- حالم بده
- دل و دماغ ندارم
- غم باد گرفتم
- حال و حوصله ندارم
- آب از گلوم پایین نمیره
یا بعضی اوقات غم را مادهای در نظر میگیریم که درون یک ظرف وجود دارد و از عبارتهایی شبیه «قلبم داره میترکه»، «از غصه لبریز شدم»، «غصه از در و دیوارم داره میزنه بیرون» استفاده میکنیم.
غم به عنوان یک آسیب فیزیکی هم به کار برده میشود.
- ینی له له ما
- کوفته شدم
- دلم شکسته
- بد جوری خورده تو پرم
بعضی اوقات هم غم را مثل یک دستگاه در نظر میگیریم که خراب شده:
- حالش خرابه
- آف شدم
- باتریم تموم شده
- میزون نیستم
- پنچر شدم
- تنظیماتم به هم ریخته
- میللنگم به کل از جا در رفته
غم را به عنوان آتش هم در نظر میگیریم:
- دلم داره آتیش میگیره
- تو دلم آتیشه
- دلم داره گر میگیره
- دلم میسوزه
- داغ دیده
غم به عنوان یک بار هم در نظر گرفته میشود:
- کمرش از غصه خم شده
- کی میتونه این همه غصه رو تحمل کنه؟
- یه چیزی روی دلم سنگینی میکنه.
غم را به عنوان یک حیوان هم در نظر میگیریم:
- غم تو دلم خونه کرده یا غم تو دلم لونه کرده.
- غم تو چشمات خونه کرده.
غم را به عنوان یک حریف در مبارزه هم میشود در نظر گرفت: «با غصههاش درگیره»
غم به عنوان تغییر حالت چهره هم به کار میرود: «سگرمههات تو همه»
غم به عنوان گریستن هم به کار میرود:
اشکش دَمِ مَشکشه.
بغضش داشت میترکید.
حال شادی را با هم بررسی میکنیم:
شادی به عنوان وضعیت جسمی و روحی خوب:
- چاق و چلهس.
- شادابه.
- فربهس.
- سرحاله.
- سردماغه.
- خیلی رو فرمم.
- سر کِیفه.
- کِیفوره.
- صورتش گُلانداخته.
- حال خوبی دارم.
شادی به عنوان درست کار کردن دستگاه:
- کِیفش کوکه.
- خیلی میزونه.
- موتورم روشن شد.
شادی به عنوان شیرینی:
- دنیا به کامشه.
- قند تو دلم آب شد.
شادی به عنوان پرواز کردن و بالا رفتن:
- دارم بال در میآرم
- تو آسمونا سیر میکنه.
- دلم میخواد بپرم هوا.
- از خوشحالی رو زمین بند نمیشه.
- رو اَبرا راه میره.
شادی به عنوان خندیدن:
- نیشش باز شد.
- از خوشحالی زیرسبیلی میخنده.
- از خنده رودهبُر شدم.
به نظر شما زندگی چیست؟ اگر بخواهیم استعارههایی برای زندگی به کار ببریم چه چیزهایی را میتوان نام برد؟ چند نمونه از آن را با هم مرور میکنیم:
🌺 زندگی مانند گریپ فروت است. اول مجبور می شوی پوستش را بکنی، سپس چندگاز بزنی تا به مزهاش عادت کنی و درست هنگامی که لذتش شروع میشود، آبش به چشمت میپاشد.
🌺 زندگی مانند موز است. زندگی را با سبزی و طراوت آغاز میکنید بعد گل میدهید سپس بر اثر مرور زمان خمیده میشوید. بعضی میخواهند یکی از خوشههای موز باشند در حالی که بعضیها هم میخواهند عالیترین موز شوند. باید مواظب باشید بر روی پوستش لیز نخورید بالاخره مجبور میشوید که پوستش را بکنید تا به گوشتش برسید.
🌺 زندگی مانند آشپزی است. بستگی دارد چه چیزی به غذا اضافه کنید و آن را چگونه مخلوط کنید. گاهی آن را طبق دستور تهیه میکنید و گاهی هم خلاقیت نشان میدهید.
🌺 زندگی همانند پازل تصویری است با این تفاوت که در زندگی، روبرویت هیچ الگو و یا تصویری نداری تا ببینی کدامیک را باید در کجا قرار دهی. بعضی اوقات حتی اگر تمام تکهها را هم داشته باشید باز مطمئن نیستید که بتوانید از آن تصویری بسازید.
🌺 زندگی همانند شبکهای از راههای پیچ در پیچ با شمشادهای بلند است که در آن سعی میکنید از خروج بپرهیزید.
🌺 زندگی مانند سوار شدن بر آسانسوری است که بالا و پایینهای زیادی دارد و گاهی هم شخصی دکمههای آن را فشار میدهد. بعضی اوقات هم گیج میخورید، ولی چیزی که شما را اذیت میکند تکانهای آن است.
🌺 زندگی مانند اتاقی پر از درهای باز است که با بالا رفتن سن این درها بسته میشوند.
شما میتوانید برای مسائل مختلفی که با آن مواجه میشوید از روش استعاره استفاده کنید. مسائل خودتان را مانند نمونههای ذکر شده در بالا سعی کنید به چیزهای مختلف ربط دهید.
برای مشکل و مسئلهای که هماکنون با آن مواجه هستید استعارهای بسازید تا برای حل مشکل به شما کمک کند. برای اینکار، تصور خود را با چیزی مقایسه کنید و بعد ببینید چه شباهتهایی بین آنها میتوانید بیابید.
این نکته را نیز مورد توجه قرار دهید که استعاره درست یا غلط وجود ندارد. سعی کنید استعارهای را به کار ببرید که فهم و درک مسئله مورد نظرتان را راحتتر کند. برای خلق ایدههای جدید سعی کنید از استعارههایی که به صورت واضح و مشخص به مسئله مورد نظرتان مربوط هستند استفاده نکنید تا آتش خلاقیت را شعلهور کنید. اگر از این روش به خوبی استفاده کنید سیلی از ایدههای مختلف به سمت شما سرازیر خواهد شد! (به استعارهها در این پاراگراف هم توجه کنید.)
دوباره عینکتان را باید عوض کنید. اینبار با عینک استعاره به موضوعات مختلف نگاه کنید. فرقی که این عینک با بقیه عینکها دارد این است که شما هم میتوانید دنیای اطرافتان را به چشم چیزی که با آن میتوانید استعاره بسازید نگاه کنید و هم میتوانید استعارههایی که در اطرفتان و در دنیای روزمرهتان رخ میدهد را یادداشت کنید.
راه های ارتباطی را هم که خوب می دانید.
ایمیل: site@metakhalagh.com
[/restrict]