درس هشتم: جرقه
جرقه
ابتدا آنچه که قرار است امروز با هم یاد بگیریم را مرور می کنیم.
متفاوت دیدن گاهی یک جرقه را در ذهن ما روشن میکند و گاهی این جرقهها باعث میشوند در ما انگیزهای ایجاد شود و از خود سؤالاتی کنیم که بتواند ما را به جوابهای درست دیگر برساند.
جرقهها به شکل و اندازه و رنگهای مختلف سراغ ما میآیند ولی در یک چیز مشترک هستند که لااقل برای لحظهای ما را مجبور میکنند تا به گونهای دیگر فکر کنیم.
💡 جرقه ممکن است در نتیجه شوخی، تناقض، تعجب از موضوع یا اتفاقی غیرمنتظره به وجود آید.
💡 جرقه ممکن است در نتیجه اخراج از شغلی و یا ممانعت از انجام پیشروی در کاری صورت گیرد.
💡 جرقه ممکن است زمانی اتفاق بیفتند که استاد میگوید تصور کنید شما در زمینهای استعداد دارید که هرگز به آن فکر نکردهاید و پروژهای را تحویلتان دهد که به پیشرفتتان در آن زمینه خاص کمک میکند.
[restrict paid=true]💡 جرقه ممکن است در نتیجه اخراج از شغلی و یا ممانعت از انجام پیشرفت کاری صورت گیرد.
💡 جرقه ممکن است زمانی صورت گیرد که اطلاع یابید عرضه کنندگان بهترین قطعات ضروری تولیدات شما بهطور غیرمنتظرهای در حال اعتصاب هستند و مجبور شوید به دنبال تولید کنندگان دیگری بگردید و بعد از اعتصاب متوجه شوید که کیفیت کار تولید کننده جدید بهتر از قبلی میباشد.
💡جرقه زمانی اتفاق میافتد که رابطهای بین دو چیز بیربط پیدا کنید. مثل عنکبوت و شتر مرغ پلاستیکی.
💡 جرقه ممکن است زمانی اتفاق بیافتد که عقربه ساعت خود را در آینه ببینید.
💡 جرقه ممکن است در نتیجه مسافرت به کشوری مثل انگلستان باشد و در آنجا مجبور شوید در سمت چپ رانندگی کنید.
💡 جرقه زمانی اتفاق میافتد که خدایی نکرده پایتان بشکند و متوجه شوید که بر حسب عادت چقدر پیادهروی میکردید.
💡 جرقه ممکن است سؤالی باشد که هرگز به آن فکر نمیکردید مانند:
اگر گوجه سبز به خاطر رنگش گوجه سبز شده است پس چرا گوجه فرنگی گوجه قرمز نباشد؟
💡 جرقه ممکن است ناشی از شنیدن لطیفهای باشد مانند:
طرف میخواست بره تونس ولی نتونس.
این افکار و شرایط باعث میشوند تا شیوه فکر کردن عادی را کنار بگذاریم و متفاوتتر از معمول فکر کنیم. همینها باعث ایجاد جرقههای ذهنی میشوند.
گاهی دریافت جرقه میتواند بهترین اتفاق ممکن در زندگی باشد. حتی میتواند مشکلات بالقوه را قبل از بروز برطرف کند. میتواند فرصتی را برای شما فراهم کند که قبلاً با آن روبرو نشده بودید یا میتواند کمک کند تا افکار و ایدههای جدیدی را تولید کنید.
محقق باشید
برای پیدا کردن آن جرقه طلایی باید محقق باشید.
باز بودن ذهن بر روی اندیشههای تازه یک چیز است و جستجوی فعالانه و پیگیر برای یافتن آنها چیز دیگر. برای یافتن ایدهها در خارج از حوزهای که هستید تحقیق کنید. یک محقق خوب میداند که یافتن ایده خوب مانند یافتن طلا است. اگر در همان جادههای قدیمی بگردید، تلاش بیهودهای انجام دادهاید؛ ولی اگر در جادههای ناشناخته قدم بگذارید، فرصتهایی پیش میآید که به رگههایی از ایدههای جدید برسید.
دیدتان را تغییر دهید
تغییر دید برای باز کردن افکار و به دست آوردن آن جرقه طلایی وسیله خوبی است.
سالها پیش در قرن نوزدهم یک پزشک انگلیسی به نام ادوارد جنر سعی میکرد تا راه درمان آبله را پیدا کند. بعد از مطالعات فراوان فکرش به بن بست رسید. سپس وی دیدش را نسبت به مشکل تغییر داد. به جای اینکه فکرش را روی مردم آبله گرفته متمرکز کند، به مردمی که آبله نگرفته بودند فکر کرد. او متوجه شد کسانی که شیر میدوشند، بندرت مبتلا به آبله میشوند این مسئله مشخص میکرد که بیشتر این افراد مبتلا به آبله گاوی شده بودند، این بیماری هم مانند آبله است ولی نه به کشندگی آن. آبله گاوی مبتلایان را در برابر آبله واکسینه میکرد. این واقعیت باعث شد تا جنر مردم را واکسینه کند.
شما برای تغییر دیدتان نسبت به یک موضوع میتوانید آن را در جهت عکس انجام دهید.
یک معمار مجموعهای از ساختمانهای اداری را در مرکز فضای سبز ساخته بود. وقتی ساختمانها تمام شد یکی از کارکنان از معمار پرسید که پیادهروهای بین ساختمانها را در کجا خواهد ساخت؟ معمار در جواب او گفت: «فعلاً پیادهروها را نمیسازم؛ فقط چمنهای توپری را بین ساختمانها بکارید.» این کار انجام شد و با گذشت تابستان و قدم زدن بر روی چمنهای تازه سبب شد که مسیر بین پیادهروها به بهترین شکل به هم وصل شوند چون جدول بندیها طبق رفت و آمد خود مردم و بر اساس کوتاهترین فواصل مشخص شده بود. این معمار در پاییز به راحتی پیادهروها را سنگفرش کرد. پیادهروها نه تنها طرح قشنگی پیدا کرده بودند، بلکه دقیقاً نیاز افراد را هم برآورده میکرد.
انجام کارها بر خلاف آنچه انتظار میرود و در شرایط رقابتی مانند ورزش، تجارت، جنگ، داستان سرایی و غیره میتواند استراتژی مناسبی باشد. در بیشتر کارها اعمالی را انجام میدهیم که حریف انتظار آن را دارد. به عنوان مثال در فوتبال تیمی که برای هر بازی با یک ترکیب و با یک برنامه مشخص در زمین حاضر میشود دیگر غیرقابل پیشبینی نیست و به راحتی تمام تکنیکها و تاکتیکهای آنها از قبل مشخص میباشد و تیم مقابل به راحتی با آنها مقابله میکند.
در سال ۱۳۳۴ میلادی سربازان تیرول، قصر هوچسترویچ را در اتریش محاصره کردند. رهبر آنها میدانست که این مقاومت ماهها طول میکشد چون دژ بالای صخره بلندی بنا شده بود. وقتیکه محاصره طولانی شد مدافعان داخل قصر ناامید شدند؛ تنها چیزی که برایشان باقی مانده بود یک گاو نر و چند کیسه حبوبات بود. شرایط محاصرشوندگان خیلی بد بود، سربازان نافرمانی میکردند و به نظر میرسید که هیچ راهی برای پایان جنگ نمانده و با فشارهای دیگری هم روبرو شده بودند.
در این شرایط ناگهان رئیس قصر فکری خلاف عموم کرد، او تصمیمی گرفت که همه سربازان آن را دیوانگی میخواندند. او آخرین گاو را کشت و درونش را با حبوبات پر کرد و آن را از بالای صخره در مقابل اردوی دشمنان انداخت. محاصره کنندگان از این اهانت دریافتند که قصر آنقدر دارای ذخایر غذایی فراوانی است که حتی مقداری از آن را هم به پایین پرتاب میکنند. چون رئیس در جهت عکس عمل کرده بود به محاصرهکنندگان فهماند که محاصره آنها عملی نیست؛ بنابراین آنها مأیوس محاصره را رها و عقبنشینی کردند.
سعی کنید سؤالتان را تغییر دهید و در جهت عکس به کار ببرید.
فرض کنید معلمی هستید و از خود میپرسید «چگونه میتوانم کمتر مؤثر واقع شوم؟»
این فکر به این معنی است که دانش آموزان سعی بیشتری در یادگیری انجام دهند و در برنامههای «خود یادگیری» از پیشرفت زیادی برخوردار گردند.
فرض کنید مربی فوتبال هستید و از خود میپرسید «چگونه میتوانم تیمم را نامنظم کنم؟» پاسخ شما ممکن است شامل مواردی باشد که باعث بینظمی در کار آنها شود. بعد میتوانید این موارد را تمرین کنید چون ممکن است در بازی با چنین شرایطی روبرو شوید.
ضربالمثلها را در جهت عکس به کار گیرید و از آنها ایدههای جالبی یادداشت کنید.
به عنوان مثال ضربالمثل زیر را در نظر بگیرید:
«همیشه زنجیر از حلقه ضعیف پاره میشود»
میخواهیم با این ضربالمثل مخالفت کنیم. به نظر شما باید چه کنیم؟
اتصالات ضعیف فوقالعاده هستند! بسیاری از سیستمها با اتصالات ضعیف به هم وصل شدهاند که به آنها فیوز گفته میشود. وقتی سیستمی دارای بار اضافی میشود فیوز جرقه میزد و بقیه سیستم را از خرابی حفظ میکند. این یک مزیت است. شما ترجیح میدهید کلاً سیستمتان خراب شود یا فقط فیوز؟
سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه
حلوای نسیه خیلی خوب است. رؤیای خوردن یک حلوای خوشمزه هر چند در آیندهای دور باشد بهتر از داشتن چیزی است که الآن نصیب انسان شود. میتوان این موضوع را به خوشیهای زودگذر ربط داد.
سه ضربالمثل مورد علاقهتان را انتخاب کنید. یا به صورت تصادفی سه ضربالمثل را از بین ضرب المثل های زیر انتخاب کنید تا هیجان بیشتری داشته باشد و آن را برعکس کنید.
تمرین بعدی یک کاری است که روزانه با آن سر و کار دارید، یک قاعده که باید رعایت کنید. آن را یادداشت کنید و ببینید اگر آن را انجام ندهید یا برعکس انجام دهید چه اتفاقی میافتد.
مثلاً مأموریت شرکت شما «طراحی محصولات لاکچری» میباشد. این جمله را از دید دیگری نگاه کنید. چه کسی به کالای لاکچری نیاز دارد؟ چرا کالاهای عادی طراحی نکنیم یا کالاهای دیگران را کپی نکنیم، ارزانتر هم میشود.