کمی هم استراحت کنید.
ابتدا آنچه که قرار است امروز با هم یاد بگیریم را مرور می کنیم.
اغلب افراد اکثر روزهای هفته را صرف کار میکنند. گاه چنان در کار غرق میشوند که چشماندازشان را از دست میدهند.
زمانی به بالاترین حد کارایی و به حداکثر خلاقیت میرسید که در ازای هر ساعت کار، دقایقی را استراحت کنید.
بررسیهای روانشناختی مدرن نشان میدهد که وقتی حدود یک ساعت کار یا مطالعه میکنید و بعد ده دقیقه استراحت میکنید. در پایان ده دقیقه درک بیشتری از کارتان به دست میآورید.
روانشناسان این را اصطلاحاً تأثیر یاد افزایی مینامند.
[restrict paid=true]موقعی که احساس خستگی کردید میتوانید به مغازه، کتابخانه، موزه، خانههای قدیمی، شهربازی، پارک و … بروید. در آنجا چیزی را انتخاب کنید و در ذهنتان آن را با مسئلهای که درگیرش هستید، ارتباط دهید. با دقت با اطرافتان نگاه کنید و با ذهنی باز منتظر چیزی باشید که توجه شما را به خودش جلب کند.
شاید واژه lollipop را شنیده باشید. در زبان انگلیسی این کلمه به معنی آبنبات چوبی میباشد.
جورج اسمیت در اوایل دهه ۱۹۰۰ آب نبات چوبی را درست کرد. در آن زمان رقابت به شدت زیاد بود. او به شدت تلاش میکرد تا بازار جدید و متفاوت و متمایزی از دیگران پیدا کند. یک روز او تصمیم گرفت که کمی استراحت کند و به تماشای مسابقات اسبسواری رفت. یکی از بهترین اسبها در آن روز مسابقه داشت و او مقدار قابل توجهی از پول خود را بر روی آن اسب شرطبندی کرد. آن اسب در مسابقه برنده شد.
نام آن اسب مسابقه Lolly Pop بود؛ اسمیت نام آبنبات چوبی خود را به خاطر آن اسب lollipop گذاشت و اینگونه بود که تاریخچه آبنبات چوبی (lollipop) شکل گرفت.
بسیار مطلوب است که گاهی اوقات دست از کار بکشید و استراحتی کنید. اینگونه وقتی دوباره به سر کارتان بر میگردید، بهتر میتوانید دربارهاش قضاوت کنید. اگر پیوسته و بیوقفه کار کنید قدرت قضاوت خود را از دست میدهید.
سعی کنید سرگرمی مورد علاقهتان را دنبال کنید و بهانه ممنوع.
شنیدن بهانههایی از این قبیل را هم برای خودتان ممنوع کنید.
- نمیتوانم در این کار به مهارت کافی دست پیدا کنم.
- مشغله رسیدگی به همسر و فرزندان به من اجازه نمیدهد که این کار را بکنم. “پس همسر و فرزندانتان را هم در این کار دخیل کنید.”
- حضور در کلاس یا خرید لوازم جانبی برایم گران تمام میشود. “از همین امروز شروع به پسانداز کنید.”
- کارم بیش از حدی است که فرصت این کار را پیدا کنم. “کارها خود به خود تمام نمیشوند، روزی که در بستر مرگ افتادهاید آرزو میکنید که ای کاش بیشتر تفریح میکردم.”
- برای این کار دیگر جوان نیستم و سنی از من گذشته است. “هرگز خیلی دیر نیست. با فعال نگاه داشتن کنجکاوی، قدرت یادگیری ما مرتب و به همراه سنمان بیشتر میشود.”
یکی از استراحتهایی که به شدت در خلاقیت مورد تأکید قرار گرفته است خواب میباشد.
خواب
خوابها یکی از منابع مهم برای ایدهها هستند. پس به خواب توجه ویژه کنید.
هالیپارکر در مقالهای راز خواب را تعریف کرده است. این ماجرا را از زبان خودش میخوانیم:
وقتی به سنی رسیدم که مشکلاتی برای خودم داشتم و آنقدر جوان بودم که حرف پدرم را بدون چون و چرا میپذیرفتم وقت زیادی را صرف گوش دادن به نصیحتهای پدرم میکردم. هر روز ساعت ۶ بعد از ظهر کنار میز آشپزخانه روبروی در مینشستم، میخواستم اولین نفری باشم که مشکلاتش را به پدرش میگوید. همیشه مدت کوتاهی منتظر میماندم. رأس ساعت ۶:۱۵ پدرم از در وارد میشد.
او کنار من مینشست، با صبر و حوصله به حرفهایم گوش میداد و بعضی مواقع سؤالهایی از من میپرسید. آدم کم حرفی بود و برای همه مشکلات من یک پاسخ ساده داشت: «به نظر من باید با فکر آن بخوابی.» سالها این کار ادامه داشت، من با پدرم صحبت میکردم، پدرم گوش میداد و بعد نوبت به نصیحتش میرسید: «با فکر آن بخواب.»
یک روز که به اقتضای نوجوانی صبرم به سر آمده بود گفتم «پدر، خوابیدن با فکر یک مشکل چه کمکی میکند؟ این کار چه فایدهای دارد؟ شما متوجه نمیشوید؟ من این مشکل را دارم و همین حالا به یک راهحل نیاز دارم.»
پدرم ساکت بود. به من نگاه کرد و از نگاهش فهمیدم که میخواهد تصمیمی بگیرد. من هم ساکت نشستم چون متوجه شده بودم که قرار است اتفاق مهمی بیفتد.
بعد پدرم گفت: «فکر میکنم برای فهمیدن این مسئله به اندازه کافی بزرگ شدهای، اجازه بده مثالی بزنم. دیشب داشتم روی یک مدل کشتی کار میکردم. اغلب لوازمی که به دستمان میرسد کامل نیستند. بعضی از قطعات کم است و دستورالعملها منحرف کنندهاند یا حتی بدتر اینکه ناقص هستند. ساختن مدل خودش کار سختی است ولی وقتی که با چنین مشکلی روبرو میشوم، … خب، مجبورم کمی از قوه ابتکارم استفاده کنم.»
در جریان ساخت مدل به مرحلهای میرسی که باید خیلی با دقت جلو بروی. یک حرکت اشتباه وقت و انرژی زیادی را هدر میدهد. میتوانم مشکل را برایت توضیح دهم ولی چون با کشتیهای مدل آشنا نیستی… خلاصهاش این که گیج شده بودم. هر چه سعی میکردم نمیتوانستم بفهمم مرحله بعدی چیست.
وقتی دیشب روی تختم دراز کشیدم دوباره به این مسئله فکر کردم و درخواست کردم که راهحل مشکل را در خواب ببینم.
من حرف پدرم را قطع کردم و پرسیدن «از کی پرسیدی پدر؟ با کی حرف میزدی؟»
پدرم جواب داد «خب من فکر میکنم که همه ما میتوانیم راهحل مشکلاتمان را در درونمان پیدا کنیم. وقتی که خوب به صدای درونت گوش بدهی میتوانی پاسخها را بشنوی. میدانی بعد چه اتفاقی افتاد؟ حدود ساعت دو نیمه شب در حالی که راهحل مشکلم را پیدا کرده بودم از خواب بیدار شدم! تعجب کردم که چرا تا آن موقع متوجه راهحل آن نشده بودم. به نظر خیلی کار سادهای میآید ولی مؤثر است. من راهحل مشکلات مختلفی را از این راه به دست آوردهام. میتوانم از خیلی موارد برایت بگویم که من و مادرت مجبور بودیم تصمیمات مهمی بگیریم یا در مورد یک مسئله کاری نگران بودیم و از این روش استفاده کردیم.»
وقتی مشکلی داری و به دنبال راهحل آن میگردی با فکر آن بخواب. راهحل مشکل را از خودت درخواست کن. هیچ ضرری ندارد ولی مؤثر است.
فکر میکنم باید با فکر آن بخوابی بهترین نصیحتی بود که از پدرم شنیدم. در طول سالها از این تکنیک ساده در موارد مختلف استفاده کردهام.
در همان اوایل با فاصله گرفتن از مشکلاتی که داشتم منافع زیادی به دست آوردم. اگر اجازه دهید که مشکلتان چندساعتی به حال خودش بماند سختی آن کم میشود و بعضی وقتها هم کاملاً حل میشود! در بعضی مواقع هم با پیدا کردن راهحل از خواب بیدار میشوم و درست مثل پدرم تعجب میکنم که چرا قبلاً آن راهحل به ذهنم نرسیده بود. چون معمولاً پاسخ ساده است و به قول قدیمیها «معما چو حل گشت آسان شود!»
با این تکنیک هر روز به ایدههای جدید میرسیدم. هر چه بیشتر فکر میکردم و روی آن تمرکز میکردم به ایدههای بهتری میرسیدم! وقتی مسئلهام تمام شد به اطرافم نگاه کردم و نتیجه کار مرا متحیر کرد. واقعاً شگفتانگیز بود! وقتی تصمیم گرفتم که «با فکرش بخوابم» از الهام و خلاقیتی که در درونم بود مبهوت و متحیر شدم.
پس شما نیز با فکرش بخوابید…
خوابها ممکن است شما را در مسیر طراحی وسیله یا صحبت با مدیر از راه دیگر قرار دهند و یا باعث شوند که مشکل را از راه بهتری برطرف کنید؛ درست همان گونه که الیاس هاو در قرن نوزدهم در خواب همین اتفاق افتاد. او خواب دید که توسط نیزهای از راه سوراخ مورد حمله قرار گرفته است و این خواب باعث اختراع طرح سوزن ماشین چرخ خیاطی شد. (به جای اینکه سوراخ سوزن مانند گذشته در انتها قرار گیرد آن را نزدیک نوک قرار داد).
خواب همچنین میتواند به عنوان یک منبع غنی ابهام نیز در نظر گرفته شود. زمانی را برای یادداشت کردن خوابهایتان صرف کنید و آنها را برای خودتان تعبیر کنید. ممکن است چیز جالبی را بیابید که عامل راهنمای فکرتان باشد.
تقریباً همه خوابیدن روی مسئله را تجربه کردهاند، چه بسیار اشخاصی که با فکر کردن به مسئله میخوابند و صبح وقتی بیدار میشوند جواب را یافتهاند. توجه کردن به زمان اندیشیدن، به رشد و پرورش خلاقیت و شهود شما کمک میکند. عصبشناسان معتقدند که دادههای اطلاعاتی ذهن ناهشیار به نسبت ده میلیون به یک بر اطلاعات در ذهن هوشیار فزونی دارد. ذهن ناهشیار منبع خلاقیت بالقوه است.
شما بهترین فکرها و نظریات خود را کِی و کجا پیدا میکنید؟
تکنیک حل مسئله ناخودآگاه (unconscious Problem Solving)
بسیاری از متفکرین بزرگ جهان، افرادی خیالباف و به عبارتی راحتطلب بودند البته راحتطلبی نه به معنی تنبلی و خیالبافی نه به معنی متعارف آنکه دارای بار ارزشی منفی است. انیشتین فردی خیالباف بود که اوقات استراحت خود را بیشتر به قایقرانی میگذراند. در واقع آنان به محیطهایی این چنین آرام و روحانگیز علاقهمند میشوند چون بهتر میتوانند اشارات و ندای روح یا ضمیر ناخودآگاه خود را بشنوند و از آنها الهام بگیرند؛ بنابراین ظاهراً به نظر میآید آنان افرادی راحتطلب هستند. اگر چه برای خلاقیت تقلا و کار شدید و با فرجه محدود و تعیین ضربالاجل، مفید و مؤثر است و بسیاری از افراد خلاق به منظور تحریک ذهنشان ضربالاجل تعیین میکنند، اما از طرف دیگر نقطه مقابل آن یعنی استراحت و توقف کار و سپردن مشکل به ضمیر ناخودآگاه نیز در فرایند حل خلاق مسئله بسیار اهمیت دارد.
کاربرد اجرایی این تکنیک به این ترتیب است که ابتدا ذهن را کاملاً مشغول موضوع نموده و سپس آن را ترک کرد و اجازه داد تا ضمیر ناخودآگاهتان درگیر مسئله شود. به این ترتیب که شب، هنگام خوابیدن مشکل را روی کارتی نوشته و آن را بالای سرتان بگذارید و با صدای بلند بگویید امشب من خواب … را خواهم دید. فردای آن روز کارت را برداشته و شروع کنید به نوشتن هر آنچه که در مورد موضوع به نظرتان میآید. به مرور زمان متوجه خواهید شد که بسیاری از مشکلاتتان در خواب حل میشود. البته افرادی هستند که استعداد بیشتری در این قضیه دارند، اما همه افراد خواب میبینند، اگر چه که به یاد نمیآورند ولی با تمرین میتوانند از خواب که زبان ذهن است در بسیاری از موارد استفاده کنند.
تکنیک خواب خلاق (Creative Dream)
خواب زبان شبانه ذهن و فکر است. اگر افراد بتوانید از اطلاعاتی که ضمیر ناخودآگاه هنگام خواب جمعآوری میکند، استفاده نمایید قدرت خلاقیتتان بسیار افزوده میشود. این امکان وجود دارد که بتوان خواب را کنترل کرد. تکنیکهایی نیز برای خواب هوشیار وجود دارد.
علم ثابت کرده است همه افراد هنگام خواب، رؤیا میبینند. اگر چه بعضی از افراد آن را به یاد نمیآورند. دلیل ظاهری این ادعا حرکات سریع مردمک چشم هنگام خواب است. اکثر افراد هیچگاه از تجربه خواب در فعالیتهای خلاقانه و ضمیر خودآگاهشان استفاده نمیکنند. اگر بتوانید هنگام بیداری رؤیاهایتان را به یاد بیاورید، میتوانید سمبلها و نشانهها، تصاویر و حوادث آنها را گرفته و بفهمید که در سطوح عمیقتر روانتان چه میگذرد.
این یک حقیقت است که ذهن شما هنگام خواب فقط با خودش در رقص است و تنها شما میتوانید به نجوای آنکه در واقع پیام روح و روان شماست گوش دهید. روح یا روان یا ضمیر ناخودآگاه دائماً میخواهد با انسان تماس بگیرد و برای این ارتباط به هر وسیلهای از جمله خواب دیدن متمسک میشود ولی انسان با گرفتاریهایی که برای خودش میتراشد چشم و گوش و عقل و هوش خود را به روی آن میبندد و کار به جایی میرسد که انسان از ماهیت اصلی خود آنچنان غافل میشود که با آن غریبه میشود.
بعضی اوقات به این دلیل فرد متوجه میشود در خواب است که چیزی غیرمعمول یا غیرممکن توجه او را جلب کند مثل پرواز یا ملاقات با مردگان و … .
خواب میتواند بستر مناسب و محل تمرین ایدهآلی برای بسیاری از اعمال، خیالات یا برنامههای جدید انسان باشد. در حالی که در عالم بیداری ممکن است به دلایل مختلف از قبیل شکست، خطرات جانی و مالی، نداشتن وسایل و امکانات یا ناتوانی جسمی، قالبهای ذهنی و … حتی امتحان آن برایمان مسیر نباشد.
از این تکنیک ها هر روز استفاده کنید و این نکته را مد نظر داشته باشید که با تمرین بیشتر می توانید بر روی خواب خود مسلط شوید.
[/restrict]