اهمال کاری چه بلایی بر سر ما می‌آورد؟

اهمال کاری چه بلایی بر سر ما می‌آورد؟


هزینه های اهمال کاری


اهمال کاری و اتلاف وقت

تحقیقی جالب در بریتانیا انجام شده است که نشان می‌دهد مردم در هفته به طور متوسط:

 ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه در ترافیک؛

 ۳۶ دقیقه در انتظار وسایل نقلیه عمومی؛

۱ ساعت و ۲۴ دقیقه در حال انجام تشریفات اداری؛

۱ ساعت و ۱۲ دقیقه در صف مغازه­ها و بانک­ها؛

۱ ساعت و ۲۴ دقیقه در منزل در حال جستجوی چیزهای مختلف؛

۱ ساعت و ۱۸ دقیقه در حال چرخیدن بدون نتیجه در فروشگاه­ها در جستجوی اجناس خاص؛

هستند که مجموع این ساعات روی هم چیزی حدود ۷ ساعت و ۳۰ دقیقه در هفته است. به عبارت بهتر، این میزان برابر است با ۲ سال و نیم از یک عمر متوسط!


اگرچه آمار رسمی از این نوع اتلاف وقت­ها در ایران در دسترس نیست؛ اما با یک حساب سرانگشتی متوجه شویم که ما هم با چنین اتلاف وقت‌هایی روبه‌رو هستیم؛ البته نه به صورت هفتگی، بلکه به صورت روزانه! ما خیلی بیش‌تر از چیزی که باید، زمان‌مان را هدر می­دهیم. بعضی از این اتلاف‌ها اجتناب ناپذیرند (اگرچه با کمی برنامه‌ریزی و هوشیاری می‌توان خیلی از مواقع از آن‌ها اجتناب کرد)؛ اما به نظر شما از همان زمان باقی مانده در اختیار خودمان در طول روز، به صورت بهینه و منطقی استفاده می‌کنیم؟ آیا هر کاری را در زمان مشخص انجام می­دهیم؟

قسمت قابل تأمل قضیه این جاست که ما در حالت عادی هم زمان زیادی را از دست می‌دهیم. حالا اگر اهمال کاری را هم به آن اضافه کنیم که باعث طولانی‌تر شدن انجام یک کار می‌شود، ببینید به تنهایی چه آمارهایی را می‌توانیم رقم بزنیم.

اهمال‌کاری و سلامتی

تحقیقات نشان می‌دهند که اهمال‌کاری سلامتی ما را به خطر می‌اندازد. جالب به نظر می‌رسد، این طور نیست؟

اهمال‌کاری به دو صورت بر روی سلامتی ما اثر می‌گذارد: اول اینکه اهمال‌کاری منجر به استرس می‌شود که بنا بر دلایل زیادی برای سلامتی ما مضر است (مثلاً استرس به سیستم ایمنی ما آسیب می‌رساند). دوم اینکه، کسانی که اهمال‌کاری مزمن دارند، در مورد رفتارهایی که به سلامتی مربوط می‌شوند (مانند ورزش،‌ تغذیه سالم و خواب کافی) هم اهمال‌کاری می‌کنند! البته می‌دانیم که با یک روز ورزش‌ نکردن و غذای سالم نخوردن، سلامتی ما به خطر نمی‌افتد. اما فردا و پس فردا هم به همین صورت می‌گذرد و تا چشم بر هم می‌زنیم، می‌بینیم که سال‌های زیادی در خصوص سلامتی خود اهمال‌کاری کرده‌ایم. نتیجه تمام این اهمال‌کاری‌ها هم چیزی جز دیابت، بیماری‌های قلبی و … نیست که با انجام رفتارهای ساده روزانه خود می‌توانستیم از بروز خیلی از آن‌ها جلوگیری کنیم. به عنوان مثال:

در طول یک ماه، بارها و بارها اتفاق می‌افتد که در برابر خوردن فست فودها تسلیم می‌شویم و در حالی‌که به خودمان می‌گوییم: «این یه بار که مشکلی نداره؛این دفعه رو هم بخورم،‌ اتفاقی نمیوفته. از اول ماه بعد قول می‌دم که کم‌تر از اینجور غذاها بخورم».

با اینکه چندین هفته است در برابر وسوسه خریدن و خوردن نوشابه مقاومت کرده‌ایم، به مهمانی دعوت می‌شویم و با دیدن قوطی نوشابه دوست‌داشتنی می‌گوییم: «یه بار که مشکلی نداره، با کباب نوشابه خیلی میچسبه».

با وجود اینکه می‎دانیم ورزش کردن باعث بهتر شدن حال ما، افزایش انرژی و سلامتی‌مان می‎شود، اما شروع آن را مدام از این هفته به هفته بعدی موکول می‌کنیم.


اهمال‌کاری و رشد فردی

اهمال‌کاری موجب به تأخیر انداختن کارهایی می‌شود که به بهبود زندگی ما کمک می‌کنند؛ مانند پرورش مهارت­ها، توسعه علایق شخصی، افزایش فرصت­های پیشرفت شغلی و افزایش میزان مطالعه.

تقریباً همه ما در دوران مدرسه تجربه‌های مشترکی داشته‌ایم. یکی از این تجربه‌های مشترک مربوط به یادگیری زبان انگلیسی است. دوران مدرسه بهترین زمان برای یادگیری زبان انگلیسی است و خانواده‌های‌مان تلاش می‌کنند تا ما را متوجه این مسئله مهم بکنند که الآن عصر یادگیری زبان است و ما باید در یکی از آموزشگاه‌های زبان ثبت نام کنیم! یاد گرفتن چیزهای جدید همیشه سخت است به خصوص زبان انگلیسی که کلاً یک زبان بیگانه است! ما هم علاقه‌ای برای حضور در کلاس‌های زبان نداریم و هر بار به بهانه‌ای از زیر یادگیری آن شانه خالی می‌کنیم: «فردا کلی درس و مشق دارم و نمی‌تونم برم کلاس»؛ «امروز توی مدرسه خیلی خسته شدم و حتی کلاسم برم چون چیزی توی ذهنم نمی‌ره، فایده‌ای نداره»؛ «سرم درد می‌کنه و نمی‌تونم برم کلاس»؛ «فرصت نکردم تمرین‌های زبان رو انجام بدم» و …. در آخر هم احتمالاً به هدف‌مان می‌رسیم و خانواده که می‌بیند هیچ جوره نمی‌تواند ما را برای یادگیری زبان متقاعد کند، بی‌خیال ثبت نام ما در دوره بعدی می‌شود! ظاهراً که موفق شده‌ایم!

سال‌ها بعد از ورود ما به بازار کار، یک فرصت بسیار مناسب برای استخدام در یک شرکت بین‌المللی برای‌مان پیش می‌آید و از قضا ما هم تمام شرایط حضور در شرکت را داریم. خیلی عالی است اما به نظر یک مشکل کوچک وجود دارد … تسلط به زبان انگلیسی یکی از شرایط ورود به سازمان است! به نظر شما این قضیه از اهمال‌کاری ما در خصوص یادگیری زبان انگلیسی، در دوران مدرسه یا حتی بعد از آن، آب نمی‌خورد؟!


یک بار دیگر تعریف اهمال‌کاری را مرور می‌کنیم.

اهمال‌کاری یعنی تأخیری داوطلبانه (ما گفتیم حس رفتن به کلاس زبان و انجام تمارین کلاسی را نداریم؛ برای یادگیری زبان هنوز فرصت زیادی داریم؛ یکی دو سال دیگه حتماً به کلاس زبان می‌رویم، اما الآن نه!) در انجام کاری (یادگیری زبان انگلیسی) که عقب افتادن آن باعث بدتر شدنش می‌شود (هر چقدر که زمان می‌گذشت، علاقه ما به یادگیری زبان انگلیسی کم‌تر می‌شد و از طرف دیگر، فرصت‌مان برای حضور در کلاس‌ها محدودتر می‌شد).

زندگی همه ما پر است از اتفاقاتی از این دست.

احتمالاً زمانی که برای تقویت اعتماد به نفس‌مان فرصت کافی داشتیم اما با بهانه اینکه: «من خودم آخر اعتماد به نفسم و دیگه نیازی به تقویت اعتماد به نفس ندارم»، آن را به آینده موکول کردیم، تصور نمی‌کردیم که روزی از راه برسد که مدیرمان در جلسه‌ای اعلام کند: «چه کسی از عهده انجام این پروژه برمی‌آید؟» و ما با وجودی که توانایی انجام پروژه را داریم، بخاطر کمبود اعتماد به نفس، جرأت اعلام آمادگی را نداشته باشیم و پروژه را از دست بدهیم.


اهمال کاری و روابط

گاهی اوقات نسبت به تعهدهایمان اهمال‌کاری می‌کنیم. به کسی قولی می‌دهیم و بعد، از اینکه آن‌ را پذیرفته‌ایم، احساس پشیمانی می‌کنیم. این نوع از اهمال‌کاری بر روابط ما با دیگران تأثیر می‌گذارد و دیگران را نسبت به ما بدبین،‌ ناامید یا دلسرد می‌کند. مثلاً یکی از دوستان نزدیک‌مان از ما می‌خواهد که در انجام پایان‌نامه‌اش به او کمک کنیم. در هر حال او یکی از بهترین دوستان ما است و «دوست آن است که بگیرد دست دوست!». پس قبول می‌کنیم که در زمینه جستجو و دانلود مقالات به او کمک کنیم. امروز برای شروع کار زود است؛ هنوز کلی وقت هست. فردا به دانشگاه می‌رویم و خسته‌تر از آن هستیم که بتوانیم کاری بکنیم، به خصوص که کار خودمان هم نیست! روز سوم، به مهمانی می‌رویم. روز چهارم به گردش می‌رویم و … . ناگهان می‌بینیم دو هفته گذشته است و ما به کلی موضوع را فراموش کرده‌ایم. دوست‌مان تماس می‌گیرد تا از نتیجه کار مطلع شود (چندین بار در طول این دو هفته از ما پیگیری کرده بود و ما هر بار گفته بودیم که: «نگران نباش؛ انجامش می‌دهم!»). ما از اینکه نتوانسته بودیم سر قول‌مان بمانیم، شرمنده شده بودیم و دوست‌مان هم اینکه از ما درخواست کمک کرده بود، پشیمان و ناامید شده بود و تصمیم گرفته بود خودش به تنهایی این کار را انجام بدهد. خیلی بد شد! رابطه ما با دوست‌مان تحت‌الشعاع قرار گرفته است. احتمالاً دیگر هیچ‌وقت به من دوباره اعتماد نخواهد کرد.


هر بار که اهمال‌کاری می‌کنیم، هزینه‌ای را پرداخت می‌کنیم. بعضی از این هزینه‌ها غیرقابل جبران هستند!

اهمال‌کاری بر جنبه‌های بسیاری از زندگی شخصی ما تأثیرگذار است؛‌ جنبه‌هایی مانند سلامتی، نظافت فردی، امور مالی و رشد و پرورش شخصی. شما هم اگر تجربه‎ای در این زمینه دارید، می‎توانید هزینه‎هایی را که اهمال کاری برایتان داشته است، با ما به اشتراک بگذارید.

در مقاله بعدی به این موضوع می‌پردازیم که چه زمان‌های به تعویق انداختن انجام یک کار مجاز است.


شما قسمت چهارم از سری مقالات اهمال کاری را مطالعه کردید، برای مطالعه سایر مقالات از طریق لینک زیر اقدام کنید.

مطالعه بیشتر