هرکاری از دستت برمی‌آید انجام بده و بعد رهایش کن!

هرکاری از دستت برمی‌آید انجام بده و بعد رهایش کن!

آیا تا به حال بوکسوری را که از ادامه مسابقه انصراف می‌دهد و صحنه را ترک می‌کند، دیده‌اید؟ تمام جمعیت، یک صدا هو می‌کشند و بطری نوشابه و ته مانده ساندویچ‌شان را به طرف رینگ پرتاب می‌کنند. اما آیا این اعتراض به خاطر شکست اوست؟ نه! تماشاگران معترض هستند زیرا او مأیوس شده و عقب نشینی کرده است.

 اعتقاد درونی همه ما این است که باید حداکثر توان خود را به کار ببریم. 

در بازی‌های المپیک ۲۰۰۰ سیدنی، شناگری به نام “اریک موسامبایی” از کشور گینه استوایی شرکت کرده بود. او برنده نشد. در حقیقت این اولین باری بود که اریک استخری به طول پنجاه متر می‌دید. او تمرینات خود را در کشورش در استخر کوچک یک هتل و در غیاب میهمانان آن انجام داده بود. رقبای اریک در دور مقدماتی شنای یک صد متر، دو شناگر از کشورهای تاجیکستان و نیجر بودند که هر دو نفر به خاطر خطای استارت از دور رقابت‌ها کنار رفتند و در نتیجه اریک، در گروه خود به تنهایی به رکوردگیری پرداخت.

این همچنین اولین حضور اریک در یک مسابقه صد متر محسوب می‌شد و این چیزی بود که تماشاگران بلافاصله متوجه آن شدند. او در حالی شنا می‌کرد که سرش از آب بیرون بود و حرکت پاهایش را نادرست انجام می‌داد.

در پنجاه متر اول او تقلای زیادی از خود نشان می‌داد و در پنجاه متر دوم تقریباً داشت غرق می‌شد! اما اریک با تمام توان خود در حال مبارزه بود. ناگهان هفده هزار و پانصد تماشاگر حاضر در سالن به خروش درآمدند و با هر حرکت دست او فریاد تشویق حاضرین بلند و بلندتر شد. در بیست متری خط پایان، اریک دیگر تقریباً حرکتی نمی‌کرد و صدای جمعیت سالن را برداشته بود و هنگامی که سرانجام اریک دیوار پایان را لمس کرد، آن چنان شور و ولوله‌ای به پا شد که نزدیک بود سقف ورزشگاه از جا کنده شود! رکورد یک دقیقه و پنجاه و دو ثانیه‌ای اریک حدود یک دقیقه بیش‌‌تر از همه رقبای دیگرش بود. آیا کسی اهمیت داد؟ اریک موسامبایی تمام توان خود را به خدمت گرفته بود و مهم، همین بود.

 وقتی تلاشتان صادقانه باشد، مورد حمایت دیگران قرار خواهید گرفت. 

تلاش

روزهایی را به خاطر بیاورید که تکالیف مدرسه را به بهترین نحو انجام داده‌اید و راهی مدرسه می‌شوید. در این روزها چه حالی دارید؟ آیا برای رفتن به مدرسه مشتاق‌تر از همیشه نیستید؟ چرا؟

 زیرا ما اساساً زمانی شادتر هستیم که از تمام توان و تلاش خود بهره گرفته باشیم؛ خواه در زمینه نوشتن یک مقاله باشد و خواه در یک مسابقه فوتبال. 
معلم‌ها به شما می‌گویند: “سخت کار کنید!”پدر و مادرتان نیز احتمالاً همین را می‌گویند و در آینده از رئیس‌تان هم همین جمله را خواهید شنید. اما شما برای جلب رضایت معلم‌ها و والدین و رئیس‌تان این کار را نمی‌کنید. دلیل اصلی این کار و تلاش سخت، خود شما هستید!

اگر نمرات خوب دریافت کنید، این یک امتیاز محسوب می‌شود و اگر این مورد، مورد توجه دیگران هم قرار بگیرد که فوق‌العاده است! اما دلیل اصلی گرفتن این نمره‌های خوب احساس بهتری است که نسبت به خودتان پیدا می‌کنید.

بعضی وقت‌ها علی‌رغم همه تلاش‌هایتان شکست می‌خورید!

آنچه انسان را حقیقتاً آزار می‌دهد، شکست خوردن نیست! در واقع ناراحتی او از این است که چرا تمام توان خود را به خدمت نگرفته است. حتی وقتی حداکثر سعی خود را به کار می‌بریم، هیچ تضمینی برای موفق شدن وجود ندارد. ممکن است تمام تلاش خود را انجام دهید و باز هم مورد انتقاد قرار بگیرید یا باز هم کسانی پیدا شوند و به شما بخندند. اما در هر صورت پاداشی که نصیب شما می‌شود، احساسی است که می‌گوید:

 هرکاری که از دستم بر می‌آمد انجام دادم! 

ممکن است به جایی برسید که به خود بگویید: “دیگر کافی‌ست!” فرض کنید یک امتحان و یا یک مصاحبه مهم را در پیش رو دارید و تا جایی که در توان‌تان بوده است، خود را آماده کرده‌اید. حالا دیگر وقت آن است که رهایش کنید. وارد اتاق مصاحبه یا سالن امتحان بشوید و به خود بگویید:

 “هرکاری که می‌توانستم انجام داده‌ام و حالا دیگر هرچه پیش آید، خوش آید!” 

مطالعه بیشتر